برخورد نزدیک از نوعی دیگر

شامل دیدگاه من پیرامون ادبیات و سینما و تئاتر و فرهنگ و هنر و نیز داستانهای کوتاهم

برخورد نزدیک از نوعی دیگر

شامل دیدگاه من پیرامون ادبیات و سینما و تئاتر و فرهنگ و هنر و نیز داستانهای کوتاهم

ظهر تابستان

در غربت یک ظهر تابستان

در خلوتش تنها بود و آرام آرام گام بر می‌داشت

چه کسی می‌دانست در فکرش چیست

شاید تو در ذهنش بودی

و شاید حتی من

هیچکس نمی‌داند....

نظرات 1 + ارسال نظر
صحرا دوشنبه 9 مرداد‌ماه سال 1385 ساعت 17:59 http://eross.blogsky.com

حیاط خانه، ظهر است
حیاط خانه سایه وسکوت است
دست های کودکم نیلوفر می چیند ،
می خواند،
من می خندم.
می خواهم به خط اول ترانه اش برگردم.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد