سلام وبلاگ بسیار جالب و مفیدی دارید. خیلی استفاده کردم. امیدوارم همیشه موفق باشید. خوشحال میشم که شما هم به وبلاگ من سر بزنید و برای کمک به من روی لینک تبلیغاتها کلیک کنید. ممنونم
سلام نمی دونم،شاید به نظرتون عجیب بیاد،ولی تنها جمله ای که بعد از خوندن این نوشته توی ذهنم نقش بست این بود،چرا صلاة ظهر؟
سلام راستش این نوشته من شاید کمی مشکل تصویرسازی داشته باشه! من می خواستم اشاره به عینک آفتابی طرف مقابل داشته باشم که چشمهای او را از من پنهان می کنه و این برای من همه چیز را آسان تر! اون وقته که می شه با نگاه نکردن به چشمهای طرف مقابل به آسانی رابطه را پایان داد! یه مقداریش هم به خاطر فیلم آفتاب نیمروز اه که حال و هوای wild west داره و قهرمان و ضدقهرمان فیلم توی نیم روز با هم دیگه دوئل می کنن.
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
چه نوشته خشنی چرا پس قهر کردی امین جوون.
سلام
صبح به خیر
آن سیاهی که چشمانت را گرفت
سیاهی شب نبود
سیاهی پرهای کلاغی بود
که بر ته مانده های عشقی کمین بسته بود
که در خیسی چشمانمان محو شده بود
همیشه سربلند باشید
سلام
زیبا بود....ولی من منظورت رو از "بل" نفهمیدم؟
بسکه که خنگم...
ممنون از آدرسهای کتابها..
موفق باشی
سلام
وبلاگ بسیار جالب و مفیدی دارید.
خیلی استفاده کردم.
امیدوارم همیشه موفق باشید.
خوشحال میشم که شما هم به وبلاگ من سر بزنید و برای کمک به من روی لینک تبلیغاتها کلیک کنید.
ممنونم
سلام
نمی دونم،شاید به نظرتون عجیب بیاد،ولی تنها جمله ای که بعد از خوندن این نوشته توی ذهنم نقش بست این بود،چرا صلاة ظهر؟
سلام
راستش این نوشته من شاید کمی مشکل تصویرسازی داشته باشه!
من می خواستم اشاره به عینک آفتابی طرف مقابل داشته باشم که چشمهای او را از من پنهان می کنه و این برای من همه چیز را آسان تر!
اون وقته که می شه با نگاه نکردن به چشمهای طرف مقابل به آسانی رابطه را پایان داد!
یه مقداریش هم به خاطر فیلم آفتاب نیمروز اه که حال و هوای wild west داره و قهرمان و ضدقهرمان فیلم توی نیم روز با هم دیگه دوئل می کنن.