برخورد نزدیک از نوعی دیگر

شامل دیدگاه من پیرامون ادبیات و سینما و تئاتر و فرهنگ و هنر و نیز داستانهای کوتاهم

برخورد نزدیک از نوعی دیگر

شامل دیدگاه من پیرامون ادبیات و سینما و تئاتر و فرهنگ و هنر و نیز داستانهای کوتاهم

...

اگر بهشتی باشد٬ می خواهم به آنجا بروم. اگر نباشد؛ بهشتی خواهم ساخت

نظرات 10 + ارسال نظر
صادق چهارشنبه 19 اسفند‌ماه سال 1388 ساعت 11:12 http://www.pelak21.blogfa.com

سلام امین جان
بهشت هست بلیطاش هم یه سرست . حیف نیست دنیای به این قشنگی رو ول کنی بری بهشت؟ هر چی که قولش رو واسه بهشت دادن توی خیابونا گیر میات
در ثانی توی این اوضاع درب و داغون ساخت و ساز تو افتادی فکر ساختن بهشت ؟ مرد حسابی بهشت عدن با اوون همه عظمتش رو زدن ترکوندن آجراش هم تو بورسه .
با همه این حرفا توی این دنیا که نتونستیم ببینیمت دیدارمون به قیامت هم نمی افته . چون من که جام تو جهنمه .

والا دروغ چرا آقا تا قبر که چهار انگشت بیشتر نیست! دنیا و زر و زورش با بهشت خیابانی و کنار ساحلی و تو جنگلی و باقی قضایا گیر می یاد٬ نه اینکه نیاد٬ گیر ما هم میادها! اما ما که تا حالا نرفتیم دنبالش...
حالا شاید یه روزی رسید که آجرهای ما رو فروختن! والا مگه چیه؟!
در ضمن من می گم که فروردین امسال دیداری تازه می کنیم! در ضمن شما که از مقربانی٬ جهنم چیه جانم؟
والا

دزموند چهارشنبه 19 اسفند‌ماه سال 1388 ساعت 14:06 http://www.desmond.persinblog.ir

قایقی خواهم ساخت........

رو به بلندای سرزمین موعود بادبان خواهیم گشود

ستایش چهارشنبه 19 اسفند‌ماه سال 1388 ساعت 16:28

چقدر قشنگ.یعنی فکر می کنی قدرتش رو داریم درسته فقط کافیه اعتماد به نفس داشته باشیم و مقداری قدرت.خیلی زیبا بود نمی یای نمی یای حالا که میای پراز حس و حال می یای موفق باشی.

ما ارادت داریم بانو!
امیدوارم که باور کنیم که بهشت خود ما هستیم!
اون وقت همه چیز خواهیم داشت٬ حتی اعتماد به نفس!
ممنون!

... چهارشنبه 19 اسفند‌ماه سال 1388 ساعت 21:01

برای انسانهای بزرگ بن بستی وجود ندارد،چون بر این باورند که یا راهی خواهم یافت یا راهی خواهم ساخت...

بله دوست خوبم!
امیدوارم که بتونیم بزرگ بودنمون رو باور کنیم!

جناب آقای دیپلمات جمعه 21 اسفند‌ماه سال 1388 ساعت 03:24

یه روز دلم گرفته بود
مثل روزای بارونی
از اون هواها که خودت حال و هواشو میدونی
...
یه جایی که میگردمو دوباره پیداش میکنم
حتی اگه کویر باشه بهشت دنیاش میکنم

یه حالی دارم که نگو!
یه حالی دارم که نپرس

شین بانو شنبه 22 اسفند‌ماه سال 1388 ساعت 12:40 http://shinbanu.persianblog.ir/

وقتی ساختی مارم دعوت میکنی؟

آپم

قدم همه نوع بشر به روی چشم٬ چه برسه به دوستان!!!

نازلی چهارشنبه 26 اسفند‌ماه سال 1388 ساعت 14:45

سلام امین بی وفای بی معرفت
خوبی؟ به جای بهشت ساختن و این حرفا یه سری به ما بزن این بچه که اصلا این داییش رو نمیشناسه بابا دایی ها هم دایی های قدیم .
اصولا سنگ بزرگ نشانه نزدن است.
مراقب خودت باش عیدت هم جلو جلو مبارک

ستایش جمعه 28 اسفند‌ماه سال 1388 ساعت 12:35

سلام امین جان سال نوروپیشاپیش بهت تبریک میگم امیدوارم امسال سالی سراسر موفقیت و خوشبختی برات باشه ازخدامی خوام به بهترین آرزوهات برسی.

سلام ستایش عزیز!
سال نو مبارک! امیدوارم که خوشبخت و سعادتمند و کامروا باشی و همه ناکامی ها رو پشت سر بگذاری!
موفق باشی!

علی اکبر شنبه 29 اسفند‌ماه سال 1388 ساعت 22:00 http://hamshahrijavan.blogsky.com

سلام
خوبی؟

فرخنده باد بر همگان مقدم بهار
نوروز , جاودانه ترین جشن روزگار

سال 1389 رو تبریک میگم و امیدوارم سال خوب و خوش سرشار از موفقیت، کامیابی، سلامتی، تندرستی و سربلندی را برای شما آرزومندم ...
ان شاالله که در سال جدید به آرزوهای قلبی و هدف هایی که در نظر دارید برسید ...
موفق باشی

سلام دوست خوبم!
من هم به همچنین! تمام آرزوهای خوب رو پیشکش می کنم! از صمیم قلب!
امید که امسال آن سال دگر برای همه ما باشه!
موفق و سربلند و شاد و کامروا باشی

مینا یکشنبه 1 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 11:53

بهشتت را با قدرت بساز که شاهکاری اینچنین تنها به دست انسان انجام میشود اگر بدانی...

سال نو مبارک

راستی پست پایینی باید اسمش عوض شه
این از مضرات زبان نیست که بگی دوستت میدارم
این از مزایای زبانه!

سلام دوست عزیز!
سال نو شما هم مبارک و پر از رنگ باشه!
می دونی پست پایین درباره مضرات و کاستی های زبان صحبت می کنه. به گمان من زبان برای نشان دادن بسیاری از اندیشه های انسانی و عواطف و احساسات اون ابزاری ناقص و کمه!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد