شاید شبیه به کسی بود که روزگاری می شناختم!
شاید٬ زمانی نه چندان دور٬ جایی همین حوالی او را دیده بودم!
شاید تنها تکرار یک رویا بود که قبلا در خواب آن را زندگی کرده بودم!
شاید خودش بود که در گذر این سالهای نه چندان طولانی٬ آن قدر تغییر کرده بود؛
یا شاید این من بودم که جزییات چهره اش را فراموش کرده بودم.
نه! این آخری امکان نداشت!
دیگر چه فرقی می کرد. خیلی ساده از کنار هم گذشته بودیم و من تنها عطر او را در فضای پشت سرش استشمام می کردم.
وبلاگت عالی بود مارا هم لینک کن پشیمون نمیشی ...............
حتما بهت سر می زنم٬
ممنون از لطفت!
سلام دوست گلم. خوشحالم که وبلاگ پرباری دارید و از این بابت بهتون تبریک میگم. تا چند وقت پیش که وبلاگ می نوشتم برام بازدیدم خیلی اهمیت داشت تا اینکه بعد مدتها سعی وتلاش در مدت یکسال سایتی تدارک دیدم به نام لینک نگار دات کام که باعث افزایش بازدید وبلاگها میشه. اگر دوست داشتید پا روی چشمای ما بذارید و یه سر بزنید برای عضویت قسمت "آموزش ثبت نام و قرار دادن لینک در لینک نگار رو بخونید" در ضمن یه گروه اینترنتی هم زدیم برای اینکه هم از بچه های لینک باکس پشتیبانی کنیم هم آخرین ورژن های آنتی ویروس ها و آخرین اخبار- جزوات رایگان دانشگاهی رشته های محتلف و ... رو هر 1 ما یک بار برایتان بفرستیم. اگر دوست داشتید بعد تو گروه اینترنتی لینک نگار عضو بشید تا این امکانات رو هم دریافت کنید. اگر سوالی داشید به آی دی که دست چپ سایت هست پیام خصوصی بدبد. با تشکر منتظر حضورتان هستیم.
سلام دوست عزیر ممنون! سر می زنم!
امین جان ببخش که یهو اومدم ازت میپرسم اما وب صادق هک شده؟میام پستت رو میخونم سر فرصت رفیق:)
سلام دریا جان!
والا الان چک کردم. تا اونجا که من می دونم نه! اما اگر خبر دیگه ای گرفتم حتما بهت می گم
شاید بزرگترین اشتباه همان بود که آنچه باپد می دیدیم را ندیدیم و ساده از کنار هم گذشتیم...
شاید ها بی پایان اند دوست من!
راستی درباره کتاب و نوشتن و این حرفها یه سری توضیح بهت بده کارم! یه email از خودت بزار حداقل که بتونم سر فرصت برات توضیح بدم!
فعلانی بای
سلام امین جان
شاید شاید اصلا نباید چیزی را می دیدی . حتی در خیال ...
قشنگ بود امین جان .
وبلاگم هک نشده امین . به دریا گفتم .
خوش باشی جوون
مخلصیم پیرمرد!!!
آق عمو! شما هرچی بگی حقه!
خدا رو شکر که هک نشدی که
سلام
چطوری؟ امان از این حسرتها و شایدها و گذشته ها و نکرده ها وای بزا دلمون باز شه.
مراقبت کن.
ها چشمم!!
ها..سایه ای دیدم..شبیهت نیست اما حیف
ای کاش میدیدند چشمانم خطا امشب
ای کاش
همیشه این شایدها همراه ماهست نمیشه ازش فرار کرد حتی اگه برسیم میگیم شاید نمی رسیدیدم بهتربود وبرعکس اگه نمی رسیدیم میگیم شاید می رسیدیم بهتربود به نظرم هیچ وقت ارضانمیشیم شاید زیاده خواه هستیم البته بیشتر منظورم به خودم بود نوشته ات دوباره داغ دلم رو تازه کردکاش خدا می خواست ...کاش پیشم بودبه قول تو شاید...
تنها چیزهایی که ازش مطمئن هستیم خاطراتی هستند که می مانند. به قول فروغ پرواز را به خاطر بسپار!
آره همه این شایدها همیشه هست و خواهد موند. درباره تنها چیزی که شاید شاید بشه مطمئن بود خود ادمه که اون هم هیچ وقت توش اطمینانی نیست.
پس از چی مطمئن باشیم؟ این که زندگی جریان داره و همه چیز در حرکته. توی این جریان گاهی به هم می خوریم و تا یه جاهایی هستیم.گاهی هم اون قدر از هم دور می شیم که هر کدوم به دریاهای متفاوتی می ریزیم...
مهم اینه که یکی پیش آدم باشه وگرنه همیشه یکی پیش آدم نمی مونه!
خوب این رو تو پست بعدی می نویسم چون خودم خوشم اومد.
:)
ها!!! ممنون!!!
باید با خودت میگفتی: اگه برم بهش بگم که تو همونی یعنی چیکار میکنه؟نه بابا اینقدرها هم بی معرفت نیست که بخواد ضایع ام بکنه.شایدم فلکه رو باز کن روم؟ولی نه با معرفت تر از این حرفهاست
و وقتی بهش رسیدی:
چیه ؟ مگه چی شد؟عوضی گرفتم اصلا نخواستم بابا مگه یه نگاه ازت کم کیشه ک............
آره برادر مگه چیه؟
یه نگاه چی ازت کم می کنه بی انصاف؟
اصلا ....
دمت گرم اینو خوب اومدی خیلی حال کردم خیلی
راستی سلام دوست ججون
بیش ما بیا
ممنون!!!
لطف داری جانم!
چشم!
خدمت می رسیم!!!